اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قلام

نویسه گردانی: QLAM
قلام . [ ق ِ ] (ع اِ) اقلام . ج ِ قَلَم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قلم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
غلام‌حسین مصاحب (زاده ۱۲۸۹ تهران - درگذشتهٔ ۲۱ مهر ۱۳۵۸) ریاضی‌دان و دانشنامه‌نویس ایرانی بود. به سبب کوشش‌های او در راه ترویج ریاضیات جدید در ایران و...
غلام موزرموئی . [ غ ُ ؟ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ اورک هفت لنگ بختیاری . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 74). رجوع به اورک شود.
لاور رئیس غلام . [ وَ رِ رَ غ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔبخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در هجده هزارگزی جنوب خاوری خورموج و دامنه ٔ خاو...
هادی مهدی غلام . [ ی ِ م َ غ ُ ] (اِخ ) اشاره به سرور کائنات محمد مصطفی صلوات اﷲ علیه و آله است .(برهان ) (آنندراج ). محمد معین در حواشی بره...
گمار حاجی غلام . [ گ ُ غ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول که در 25هزارگزی جنوب باختری راه شوسه ٔ شوشتر به د...
غلام ابی الجیش . [ غ ُ م ِ اَ بِل ْ ج َ ] (اِخ ) ظاهراً لقب ناشی ٔ صغیرابوالحسین علی بن وصیف است . رجوع به فهرست ابن الندیم چ 1 مصر ص 252 شو...
چشمه غلام ویس . [ چ َ م َ غ ُ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان که در 45 هزارگزی شمال باختری صحنه و 14 هز...
نوبهار غلام خانه . [ ن َ ب َ رِ غ ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، در 60 هزارگزی شمال غربی طیب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۸ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.