قلعة
نویسه گردانی:
QLʽ
قلعة. [ ق َ ل َ ع َ ] (ع اِ) سنگ بزرگ از کوه برکنده بیرون جسته دشوارگذار صعب المرام ، یا سنگ سطبر ضَخم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، قِلاع ، قَلَع. (اقرب الموارد). || پاره ٔ بزرگ از ابر، یا کوهی است ، یا ابرپاره ٔ سطبر که کرانه ٔ آسمان را فراگیرد. ج ، قَلَع. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || حصار استوار در کوه . (اقرب الموارد). حصار و پناه جای بر کوه . (منتهی الارب ). || (ص ) ناقه ٔ بزرگ اندام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۷ ثانیه
قلعه شور. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان ، واقع در 40هزارگزی جنوب شیروان و 7هزارگزی خاور مالرو عمومی ...
قلعه شور. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کرارج بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان ، واقع در 17هزارگزی جنوب اصفهان و 3هزارگزی خاور شوسه ٔ ...
قلعه شیخ . [ ق َ ع َ ش َ ](اِخ ) قریه ای در 417هزارگزی طهران میان شهترآباد و ریزینی . و آنجا ایستگاه ترن است . (یادداشت مؤلف ).
قلعه شیخ . [ ق َ ع َ ش َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، واقع در 12هزارگزی جنوب ری و یکهزارگزی راه شوسه ٔ قم به تهران ...
قلعه شیخ . [ ق َ ع َ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول ، واقع در 6هزارگزی جنوب دزفول و 6هزارگزی جنوب غربی...
قلعه شیخ . [ ق َ ع َ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد، واقع در 12هزارگزی جنوب باختری زاغه و 6هزارگزی جنوب ...
قلعه شیخ . [ ق َ ع َ ش َ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان تویسرکان ، واقع در 6هزارگزی باختر شهر تویسرکان به کرمانشاه . موقع جغرافیایی ...
قلعه شیر. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در49هزارگزی شمال باختری تربت جام و سر راه مالرو عمو...
قلعه سرا. [ ق َ ع َ س َ ] (اِخ ) از دههای کوهسار است در مازندران . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 172).
قلعه سرخ . [ ق َ ع َ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلالوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در75هزارگزی جنوب کرمانشاهان و 8هزارگزی چنار...