قلعة
نویسه گردانی:
QLʽ
قلعة. [ ق َ ل َ ع َ ] (ع اِ) سنگ بزرگ از کوه برکنده بیرون جسته دشوارگذار صعب المرام ، یا سنگ سطبر ضَخم . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، قِلاع ، قَلَع. (اقرب الموارد). || پاره ٔ بزرگ از ابر، یا کوهی است ، یا ابرپاره ٔ سطبر که کرانه ٔ آسمان را فراگیرد. ج ، قَلَع. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || حصار استوار در کوه . (اقرب الموارد). حصار و پناه جای بر کوه . (منتهی الارب ). || (ص ) ناقه ٔ بزرگ اندام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
قلعه جوق . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش ارکو از شهرستان ایلام ، واقع در 3 هزارگزی شمال باختری قلعه دره و کنار راه مالرو ایلام . موقع جغ...
قلعه جوق . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری هرسین ، مابین زازرم و حسن بقعه . موقع ...
قلعه جوق . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابک بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 28هزارگزی شمال باختری تربت حیدریه و 15هزارگزی...
قلعه باشی . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر، واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری اهر و 3هزارگزی شوسه ٔ اهر به خی...
قلعه باشی . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر، واقع در 28هزارگزی شوسه ٔ کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی ...
قلعه بالا. [ ق َ ع َ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 12 هزارگزی جنوب بستان آباد و 8 هزارگزی شوسه ٔ میانه به ...
قلعه بالا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه شهرستان اصفهان ، واقع در 10هزارگزی خاورکوهپایه و 5هزارگزی جنوب شوسه...
قلعه بالا. [ ق َع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش بیارجمند، شهرستان شاهرود، واقع در 2000گزی خاور بیار. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و ه...
قلعه برج . [ ق َ ع ِ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 71هزارگزی جنوب خاوری فریمان و 10هزارگزی ...
قلعه بران . [ ق َ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اندیکا بخش قلعه ٔ زراس شهرستان اهواز، واقع در 26هزارگزی شمال خاوری قلعه ٔ زراس . موقعجغر...