اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قلعة

نویسه گردانی: QLʽ
قلعة. [ ق ُع َ ] (ع اِ) آنچه پیشکی در بیت المال درآید بی وزن . (منتهی الارب ). || مال عاریت : بئس المال القلعة. || (ص ) مال ناپایدار. || مرد سست که چون بر او حمله و بطش کنند، نپاید. || (اِ) آنچه از درخت برکنده شود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || قُلَعة. || کوچ . (منتهی الارب ). ارتحال : الدنیا دار قلعة؛ ای ارتحال و انقلاع . نزلنا منزل قلعة؛ ای لانملکه (اقرب الموارد)؛ یعنی منزلم جای باش نیست یا ملک من نیست یا آنکه ندانم از این منزل گذرم کجا خواهد افتاد. و مجلس قلعة، مجلس که صاحبش را مرةبعداخری برخاستن ضرور افتد. (منتهی الارب ). به معنی اینکه نشیننده در آن برخیزد هرگاه گرامی تر از وی به مجلس آید. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۵ ثانیه
قلعه دوز. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، در 6هزارگزی شمال آرو به بهبهان . موقع جغرافیا...
قلعه چغا. [ ق َ ع َ چ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کامفیروز بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 52هزارگزی خاور اردکان و یک هزارگزی راه فرعی ...
قلعه دزد. [ ق َ ع َ دُ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان بویراحمد سردسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 16 هزارگزی شمال شوسه ٔ آرو به بهبها...
قلعه دچه . [ ق َ ع َ دَچ ْ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول ، واقع در 15هزارگزی جنوب دزفول و 15هزارگزی باخ...
قلعه دره . [ ق َ ع َ دَ رِ ] (اِخ ) ده مرکزی بخش از شهرستان ایلام ، واقع در 5 هزارگزی جنوب مرکز شهرستان ایلام . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و...
قلعه دختر. [ ق َ ع َ دُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 3هزارگزی شمال باختری قلعه کلات مرک...
قلعه دختر. [ ق َ ع َ دُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 19هزارگزی جنوب درمیان و 4هزارگزی خاور ...
قلعه دختر. [ ق َ ع َ دُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زهان بخش قاین شهرستان بیرجند ، واقع در 41هزارگزی جنوب خاوری قاین موقع جغرافیایی آن ...
قلعه دختر. [ ق َ ع َ دُ ت َ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 15هزارگزی جنوب باختری فریمان و سر راه مالرو ...
قلعه درا. [ ق َ ع َ دُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قنقری پائین بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده ، واقع در 33 هزارگزی جنوب باختر سوری...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.