اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قلعة

نویسه گردانی: QLʽ
قلعة. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) اقلیمی است به اندلس . مؤلف معجم البلدان گوید: من گمان میکنم که سرب قلعی بدان منسوب است زیرا آن را از اندلس می آورند پس یا به همین قلعه و یا به قلعه ای که در آن حدود واقع است منسوب است . (معجم البلدان ). شهرستانی است به اندلس گویند. سرب بدان منسوب است . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
قلعه لان . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 3هزارگزی خاور دیزگران و کنار راه سرتخت . موقع ج...
قلعه گاه . [ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِ مرکب ) جای قلعه : خبر کرد کامشب ز نیروی شاه خرابی درآمد بدین قلعه گاه .نظامی .
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ساران بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 16هزارگزی باختر دیواندره و 4 هزارگزی گله سود. م...
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 26هزارگزی جنوب خاوری پاوه و 2 هزارگزی باختر راه ...
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 52هزارگزی خاور سی و سه مرده . موقع جغرافیایی آن کوه...
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 18هزارگزی شمال باختری رزاب و 2 هزارگزی شمال راه ا...
قلعه گاه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاورد بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 54هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 3هزارگزی شمال خ...
قلعه گشا. [ ق َ ع َ گ ُ ] (نف مرکب ) قلعه گشای . گشاینده و فاتح قلعه : همه پولادپوش و آهن خای کین کش و دیوبند و قلعه گشای .نظامی .
قلعه گک . [ ق َ ع َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 30هزارگزی شمال خاوری تربت جام و سر راه مال...
قلعه گل . [ ق َ ع َ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام ، واقع در 3 هزارگزی شمال دره شهر و 2هزارگزی جنوب جاده ٔ مالرو دره شهربه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.