قلعه
نویسه گردانی:
QLʽH
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قَلَّة. برج و بارویی است به شکل دایره در صغد. دمشقی آرد: صغد حصنی است در کوه کنعان در سرزمین جرمق و در آنجا قریه ای بود و بجای آن این حصن بنا شد و آن را صغت یا صغد خوانند. در اینجا طایفه ای از فرنگیان بنام دلویه می زیستند. ملک ظاهر رکن الدین بیبرس صالحی آنان را محاصره و قلعه را فتح کرد و مردم آن را کشت و در میان آن برجی مدوّر بناکرد که ارتفاع آن 120 ذراع و قطر آن 70 ذراع بود. وآن را قله [ قلعه ] نامید. این قلعه از قلعه های عجیب بشمار میرود. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 210 شود.
واژه های همانند
۸۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
قلعه ناصر. [ ق َ ع َ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول ، واقع در 12هزارگزی شمال خاوری شوش و 6هزارگزی خاوری ر...
قلعه ناظر. [ ق َ ع َ ظِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان ، واقع در 58هزارگزی باختر نجف آباد و متصل به راه نجف آب...
قلعه مشیز. [ ق َ ع َ م َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش مشیز شهرستان سیرجان ، واقع در 114هزارگزی خاور سیرجان ، در مسیر شوسه ٔ کرمان به سیرجان ، موقع ج...
قلعه گوری . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مکاوند بخش هفت گل شهرستان اهواز، واقع در 22هزارگزی شمال باختری هفت گل و 5هزارگزی باخ...
قلعه مجوس . [ ق َ ع َ م َ ] (اِخ ) یکی از قلعه های معروف در شش فرسنگی ابرقوی یزد. (نزهة القلوب ص 188).
قلعه محمد. [ ق َ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) در اطراف شهر استرآباد واقع است . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 130 شود.
قلعه محمد. [ ق َ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 27هزارگزی شمال باختری نورآباد و ک...
قلعه محمد. [ ق َ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان تگ گزی بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در 53 هزارگزی شمال اردل و 16هزارگ...
قلعه گوجک . [ ق َ ع َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ، واقع در 12هزارگزی جنوب سبزواران و 2هزارگزی باختر را...
قلعه ٔگلاب . [ ق َ ع َ ی ِ گ ُ ] (اِخ ) قلعه ای است بر کوه کیلویه که محبوسان و مغضوبان را گویند نگاهدارند از باب قلعه گوالیا که در هند است . (...