قلوب . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قلب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد)
: تو میروی و خبر نداری
اندر عقبت قلوب و ابصار.
سعدی .
لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل . (قرآن
178/7).
-
افعال قلوب ؛ نزد نحویان از نواسخی هستند که دو مفعول میخواهند. این افعال عبارتند از ظن و اخوات آن ، چون ظننت زیدا عالماً. (از اقرب الموارد).
-
حروف قلوب ؛ اصطلاحی است در علم جفر. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ج
1 ص
356 شود.
|| ج ِ قُلب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قلب شود.