اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قنعات

نویسه گردانی: QNʽAT
قنعات . [ ق ِ ] (ع ص ) مرد بسیارموی بر روی و تن است . (منتهی الارب ). کثیر شعرالوجه والجسد. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قناعت . [ ق َ ع َ ] (ع اِمص ) خرسندی .رضا به قسمت . بسنده کردن . بسنده کاری . راضی شدن به اندک چیز. (غیاث اللغات از بهار عجم و منتخب و شکرس...
سنگ قناعت . [ س َ گ ِ ق َ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی که در وقت شدت گرسنگی بر شکم بندند تا ایذای جوع کم شود، چنانکه درزمان آن حض...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.