اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قیامت کردن

نویسه گردانی: QYAMT KRDN
قیامت کردن . [ م َ ک َ دَ ](مص مرکب ) کنایه از کارهای عجیب کردن و کارهای اعجاب انگیختن . (برهان ) (آنندراج ). زیاده از طاقت در کاری کمال نمودن . (آنندراج ). هنگامه کردن . غوغا کردن . آشوب کردن . کاری سخت خوب یا سخت بد کردن :
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن
مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی .

سعدی .


هیچ میدانی چه ها ای سروقامت میکنی
میکشی و زنده میسازی ، قیامت میکنی .

محمدباقر ولد ابوعلی (از آنندراج ).


لحظه به لحظه در ستم غمزه ٔ او قیامتی
میکند و ز کافری نیست غم قیامتش .

کمال خجندی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.