اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاب

نویسه گردانی: KAB
کاب . (اِ) پیاله ای است دراز هشت پهلو. || لاف . || گاو. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ربیعةبن کعب . [ رَ ع َ ت ِ ن ِ ک َ ] (اِخ ) ابن مالک بن یعمر، مکنی به ابوفراس اسلمی حجازی ... واقدی گفته او از اصحاب صفة و همیشه همراه حضر...
کعب خلف مسلم . [ ک َ خ َ ل َ م ُ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول . واقع در 8هزارگزی جنوب شوش و 4هزارگزی باخت...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.