اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاخ نشین

نویسه گردانی: KAḴ NŠYN
کاخ نشین . [ ن ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) قصرنشین . شاه . امیر :
از حادثه لرزند بخود کاخ نشینان
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.