کار به ساز کردن . [ ب ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کار چون زر شدن . (آنندراج ) رجوع به همین لغت شود. به نیکی انجام شدن امر
: دنیا چو تو چشم باز کردی هیچ است
هر کار کزو به ساز کردی ، هیچ است
چون صورت آئینه تماشاش خوش است
چون دست طمع دراز کردی هیچ است .
محمد ابراهیم فارغا (از آنندراج ).