کار دراز گرفتن
نویسه گردانی:
KAR DRʼZ GRFTN
کار دراز گرفتن . [ دِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) سخت گرفتن . اشکالتراشی کردن . کار دراز کردن
: خسروا نایبان استیفا
کار بر من دراز میگیرند
هر چه انعام پار امسالم
میدهندم فراز میگیرند.
سلمان (از آنندراج ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.