اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کار دست بسته

نویسه گردانی: KAR DST BSTH
کار دست بسته . [ رِ دَ ب َ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کار نمایان که از دست دیگران به آسانی برنیاید ۞ . (آنندراج ). کار مشکل که از دست دیگران به آسانی صورت نبندد. (غیاث ، از چراغ هدایت و بهار عجم ) :
نشد درست به هندوستان شکسته ٔ ما
نماز بود درو کار دست بسته ٔ ما.

محمد قلی سلیم (ازآنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.