اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کار رفتن

نویسه گردانی: KAR RFTN
کار رفتن . [ کارْ، رَ ت َ ](مص مرکب ) از پیش رفتن کار. (آنندراج ) :
از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود.

حافظ (ازآنندراج ).


|| (در اصطلاح روسبیان ) کار رفتن زن بد؛ رفتن او به عمل بد. پرداختن روسبی به کار زشت . به تباهی رفتن زن ، بمزد و اجرت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
کار بالا رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) کار پیش رفتن . (آنندراج ) : کار بالا نرود دست نیابد بر کام هر که دل داده ٔ آن قامت و بالا نشود. ابونصیر نص...
کار پیش رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) پیشرفت کردن امر. جلو رفتن کار : گر سر ترک کلاه فقر داری ای فقیرچارترکت باید اول تا رود کار تو پیش ترک ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.