اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاست گرفتن

نویسه گردانی: KAST GRFTN
کاست گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) ضعیف شدن . از تن خرد شدن :
پس نه مقری تو که ملک خدای
هیچ نگیرد نه فزونی نه کاست .

ناصرخسرو.


شکر است آب نعمت و نعمت نهال اوست
بی آب خوش نهال نگیرد مگرکه کاست .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.