اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاسه ٔ زانو

نویسه گردانی: KASH ZʼNW
کاسه ٔ زانو. [ س َ / س ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آئینه ٔ زانو. رضفه . رجوع به رضفه شود :
جام جم آئینه دار کاسه ٔ زانوی ماست
ما چو طفلان هر طرف بهر تماشامیرویم .

صائب .


ساغر کف را نصیبی زین می محنت رسید
ز آنکه می آید زیاد از کاسه ٔ زانوی ما.

ابوطالب کلیم (از آنندراج ).


چون بفکر تو سر کشم در جیب
مستی من ز کاسه ٔ زانوست .

میرزا عبدالغنی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.