اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاسه شدن

نویسه گردانی: KASH ŠDN
کاسه شدن . [ س َ / س ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از کوشیدن و تلاش نمودن باشد. || گوژ شدن و خمیده گردیدن . (برهان ) :
بر آهن اگر دوش زندشیشه ٔ عهدم
ازحلبی آن کاسه شود پهلوی سندان .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.