اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاشغر

نویسه گردانی: KAŠḠR
کاشغر. [ غ َ ] (اِخ ) در حال حاضر نام مرکز سنجاقی از ترکستان شرقی تابع دولت چین میباشد، و نیز قصبات : آرتوش ، اوپال ، طاش بالق ، بشکرم ، قزیل بوی ، و فیض آباد، را در بر دارد. سکنه ٔ آن را کاشغری نامند، و به نژادی قریب بجنس ترک منسوب میباشند و بشغل زراعت مشغول و مردمان ساعی و فعال هستند. اینان تا جهت ختن انتشار یافته اند و جمعی از اینان را حکومت چین در سوابق ایام به محلی موسوم به ایلی وادی کوچانده و دسته ای نیز در موقع استیلای خارجیان بر کاشغر متفرق گشته اند و اکنون هم در ترکستان وسطی تا فرغانه و تاشکند متفرق و اراضی آن از دو طرف شمال و مغرب محاط با جبال مرتفع و دشتها است . خاکش ریگزار و حاوی آثار نمک و با این حال بسیار حاصلخیز و منبت میباشد. میاه فراوانی از جبال نامبرده سرازیر گردد، و انهار عمده اش عبارت است از: رودهای صوغون ، صویوق (یا «طویوق »)، طومان ، قزل صو یا (کاشغر دریا): یمان یار، و غیره . در گرداگرد یمان یار برای آبیاری اراضی کانال بزرگ مصنوعی موسوم به خان آریغی نیز احداث شده . امور فلاحت و زراعت به اندازه ٔ سنجاق یارکند پیشرفت نکرده ولی صنایع آن زیادتر است ، در کاشغر و اعمال و نواحیش سالانه به قیمت دو سه میلیون فرانک کرباس تهیه و صادر گردد و قالی ها و گلیم های کاشغر هم مشهور است . چراگاههای بسیار در این قطعه مشاهده میشود، اهالی مقدار کثیری اسب ، گاو، خر وشتر تربیت میکنند. اسبهای کاشغر نیرومند و پردوام واشترانش دوکوهانی میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۷ ثانیه
کاشغر. [ غ َ ] (اِخ ) ۞ کاجغر. گاجغر. کاچغر. کاژغر. (آنندراج ). از چینیان است و بر سرحدی است میان تبت و خرخیز وچین و یغما و مهتران کاشغر اند...
کاشغر دریا. [ غ َ دَ / رْ ] (اِخ ) (یا قزل صو) سالی بیک گوید: نام نهری است که از میان شهر کاشغر میگذرد، و در قسمت اخیر خطه ٔ پامیر که اخیراً ت...
ماه کاشغر. [ هَِ غ َ] (اِخ ) به معنی ماه سیام است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ماه سیام و ماه مقنع شود.
جامع کاشغر. [ م ِ ع ِ غ َ ] (اِخ ) مسجدی است معروف در کاشغر که سعدی در گلستان از آن نام می برد : به جامع کاشغر درآمدم .... (گلستان ).
خاقان کاشغر. [ ن ِ غ َ ] (اِخ ) پادشاه کاشغر است که نزد سلطان ملکشاه ابن الب ارسلان تحف و هدایا فرستاد و از او التماس عفو و بخشش کرد و برسو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.