کاظم خان قراچه داغی
نویسه گردانی:
KAẒM ḴAN QRʼCH DʼḠY
کاظم خان قراچه داغی . [ ظِ ن ِ ق َ چ َ ] (اِخ ) در مجمل التواریخ گلستانه آمده است : کاظم خان قراچه داغی از امرای دولت نادریه در ایام نادرشاه در اوائل در سلک صحبت یساولان انتظام داشت بسبب خدمات نمایان که ازو روز بروز به ظهور میرسید و وفور ذهن و حدت ذکای او حضرت نادری او را بمرتبه ٔ داروغگی دفترخانه ٔ همایون از سایر همگنان برتری داده و محل سکنا و خانه ٔ او در محال قراچه داغ و تمامی محالات محل مذکور در تحت اختیار او بود چون مرد کاردان و شجاع و صاحب فطرت بود نادرشاه ازو بدمظنه شده و در آن اوقات که در قلع و قمع جماعت لکزیه که سردار آنها یکی موسوم به سرخای خان و دیگری موسوم به اوسمی خان بودند اشتغال داشت در منزل شکی که محل سکنای جماعت مذکوره و از محالات داغستان است خان موصوف را بی سبب بتقصیری منصوب و در مقام مؤاخذه و بازخواست برآمده و حقوق خدمات سابقه را فراموش و هر دو چشم او را از حدقه برآورده از بینائی عاطل ساخت بعد ازقتل نادرشاه خان موصوف با وجود کوری جمعیت موفور ازایلات آذربایجان و محالات قراچه داغ فراهم آورده علم خودسری و استقلال افراشت چنانکه خواتین و سرکردگان آذربایجان ازو هراس برداشته بسبب نفاق و خودرائی با آزادخان افغان متفق شده حربهای عظیم با او بوقوع رسیده و از موافقت و مرافقت خواتین و سرکردگان آن مملکت باآزادخان افغان شوکت کاظم خان برهم شکسته باب قتال و جدال را مسدود و در مکان خود که در کمال استحکام بودبا جمعیت میبود آخرالامر چون چاره را منحصر دید با آزادخان طریق موافقت پیموده از باب سلوک برآمده متفق گردید و چند نفر از معتمدان خود را بنزد آزادخان فرستاده و خود در مکان سکونت و محل اختیار که قراچه داغ بود به حکمرانی متوطنین و سکنه ٔ آنجا اشتغال داشت آزادخان هم این را مغتنم شمرده بعد از این صلح زیاده متعرض نگردید و در خفیه طرفین منتظر فرصت وقت و شکست یکدیگر بودند و در ظاهر به سلوک میگذرانیدند... (مجمل التواریخ گلستانه صص 160 - 161). و نیز رجوع به ص 29، 157، 206، 296، 340، 347، 351 از همین کتاب شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.