اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاغذ حلوا

نویسه گردانی: KAḠḎ ḤLWʼ
کاغذ حلوا. [ غ َ ذِ ح َل ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی که حلوا در آن پیچند. و بخاطر شیرینی اکتسابی مشبه به واقع شود. که از حلوا کسب شیرینی کند :
نسخه ٔ صورت شیرین که شکرآشوب است
پیش حلوای لبت کاغذ حلوا گردد.

سالک یزدی (از آنندراج ).


لعل شکربار او خط چو هویدا کند
قطعه ٔ یاقوت را کاغذ حلوا کند.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.