کافور اسپرم
نویسه گردانی:
KAFWR ʼSPRM
کافور اسپرم . [ رِ اِ پ َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اقحوان . عبوثران . کافور اسفرم . عبیثران . فریق المسک . (مهذب الاسماء). ریحان کافوری : و قوت او [ قوت بهار، عین البقر ] چون قوت کافور اسپرم است که اقحوان خوانندش . (الابنیة عن حقایق الادویه ). رجوع به اقحوان و عبوثران و عبثیران و فریق المسک شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.