اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کام خواستن

نویسه گردانی: KAM ḴWASTN
کام خواستن . [ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) مراد طلبیدن . تمتع و کامرانی خواستن :
بدین شادی اکنون یکی جام خواه
چو آرام دل یافتی کام خواه .

فردوسی .


و رجوع به کامخواهی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.