گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کامگار گشتن نویسه گردانی: KAMGAR GŠTN کامگار گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) به مراد و آرزو رسیدن . پیروزی یافتن : چون نخواهد بود گامی کام دل همراه توپس تو بر هر آرزو انگار گشتی کامگار. عطار.و رجوع به کامگار و کامگار شدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود