گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کان نویسه گردانی: KAN کان . (اِخ ) ۞ حاکم نشینی است در کالوادس ۞ واقع در 224 کیلومتری پاریس که 68000 تن سکنه دارد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی کان کان . (اِ) معدن . (از برهان ) (از آنندراج ) (منتهی الارب ) (شعوری ج 2 ص 252). آنجایی از زیرزمین که از آن فلزات و شبه فلزات استخراج میکنند و ... کان کان . (اِخ ) شهری است در ایتالیا. (از المنجد). کان کان(به فرانسوی: Caen)[۱] مرکز استان نرماندی سفلی فرانسه است. این شهر در فاصله ۱۵ کیلومتر (۹٫۳ مایل) از کانال انگلیس قرار دارد. در این شهر بناهای تاریخ... کان کن کان کن .[ ک َ ] (نف مرکب ) شخصی را گویند که کان را میکند. (برهان ) (آنندراج ). معدنچی و آنکه در معدن کار کند. (ناظم الاطباء). || (اِخ ) به ... گچ کان گچ کان . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز، 48هزارگزی شمال خاوری ایذه . کوهستانی ، معتدل و سکنه ٔ آن 395 تن . ... مرق کان مرق کان . [ ] (اِخ ) (مرکان ) دهی است از دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه ، واقع در 36هزارگزی جنوب غربی نوبران و 15هزارگزی راه ع... مزه کان مزه کان . [ م َ زَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم ؛ در 23/5 هزارگزی شمال غربی کلاکلی کنار راه سیمکان به میمند در دا... کان سرخ کان سرخ . [ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 18هزارگزی جنوب الیگودرز کنار راه مالرو خلیل آباد به ده ... کان کنی کان کنی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) معدنچی گری و کار کردن در معدن . (ناظم الاطباء). کوه کان کوه کان . (نف مرکب ) یعنی کوهکن و کان به معنی کنده نیز آمده و به فتح کاف مرادف کن ، لیکن از ضرورت شعر است . (آنندراج ). کوهکن . کهکان . (... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۵ ۲ ۳ ۴ ۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود