اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاهلی کردن

نویسه گردانی: KAHLY KRDN
کاهلی کردن . [ هَِ ک َ دَ] (مص مرکب ) تن آسانی کردن . تنبلی کردن :
ایزد پیام داد ترا: کاهلی مکن
در کار، اگر تمام شنودستی آن پیام .

ناصرخسرو.


کاهلی کردند تا مرا بضرورت باز باید گشت . (تاریخ بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.