گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کباب زدن نویسه گردانی: KBAB ZDN کباب زدن . [ ک َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کباب خوردن : بی تو خونابه کشان جام شرابی نزنندکه ز لخت جگر خویش کبابی نزنند.نورالدین ظهوری (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود