کبراء
نویسه گردانی:
KBRʼʼ
کبراء. [ ک ُ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ کبیر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بزرگان . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : و وی از محتشمان اهل تصوف بود (سهل بن عبداﷲ تستری ) و کبرای ایشان . (کشف المحجوب ). ارواح طیبه ٔ مشایخ طریقت و کبراء حقیقت قدس اﷲ ارواحهم . (انیس الطالبین ج 2 ص 3 نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). حواشی اسوار به افراد امراء و آحاد کبراء لشکر سپرد.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 256). و رجوع به کبیر شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کبرا. [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ نام قسمی مار زهرآگین که در نواحی گرم افریقا و آسیا زندگی می کند. این مار که معمولا کبرا یا مار عینکی ۞ نام...
این نام در سنسکریت کوبره kubra و به معنی جنگل است. (Emile Burnouf. Dictionnaire classique sanscrit-francais. Paris: 1866.)****فانکو آدینات 09163657861
حج کبرا. [ ح َ ج ج ِ ک ُ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقصد بزرگان . کعبه ٔ آمال علما : حج کبرااند و حکیمان جهانندزیرا ز ره حکمت قبله ٔ حکماان...