اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کبریتی

نویسه گردانی: KBRYTY
کبریتی . [ ک ِ ] (ص نسبی ) منسوب به کبریت وگوگرد. (ناظم الاطباء). || نام رنگ زرد مانند کبریت . (آنندراج ). هر چیز که برنگ گوگرد باشد. (ناظم الاطباء). گوگردی . (دزی ج 2 ص 438) :
نور خورشید جمالش چشم می دوزد مرا
جامه ٔ کبریتیش چون شمع می سوزد مرا.

میرزاطاهر وحید (از آنندراج ).


|| که همچون چوبهای کبریت مخطط باشد (پارچه ). میل میل . دارای راههای برجسته (پارچه ). که برجستگیهای موازی دارد (پارچه ، خاصه مخمل ).
- آبهای کبریتی ؛ آبهای گوگردی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به آبهای گوگردی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
آب کبریتی . [ ب ِ ک ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آب معدنی که در آن بطبع گوگرد باشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.