اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کبوتر گرفتن

نویسه گردانی: KBWTR GRFTN
کبوتر گرفتن . [ ک َ ت َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کبوتر شکار کردن . کبوتر زدن . بدست آوردن کبوتر. در اختیار آوردن کبوتر :
باز اگر چند کبوتر گیرد
باز را هم به کبوتر گیرند.

خاقانی .


- به کبوتر گرفتن ؛ با کبوتر گرفتن . بوسیله ٔ کبوتر شکار کردن و بدام انداختن :
باز اگر چند کبوتر گیرد
باز را هم به کبوتر گیرند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.