اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کبود طست

نویسه گردانی: KBWD ṬST
کبود طست . [ ک َ طَ ] (اِ مرکب ) تشت کبود. || کنایه از آسمان است . (برهان ) :
خایه ٔ زر پرید مرغ آسا
از پی این کبود طست آخر.

خاقانی .


و رجوع به کبود طشت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.