گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کبود کردن نویسه گردانی: KBWD KRDN کبود کردن . [ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نیلی کردن . به رنگ کبود درآوردن . ازرق ساختن : هان تا نفریبد این عجوزت چون خود نکند کبود و کوزت .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود