اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کتابی زدن

نویسه گردانی: KTABY ZDN
کتابی زدن . [ ک ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) نوشیدن شراب از کتابی . (فرهنگ فارسی معین ) :
یک دو کتابی بزن از دست پیر
تا خبر از سر کتابت دهد.

حبیب خراسانی (از فرهنگ فارسی معین ).


و رجوع به کتابی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.