گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کتف افراختن نویسه گردانی: KTF ʼFRʼḴTN کتف افراختن . [ ک َ ت ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) مجازاً، تکبر نمودن . (یادداشت مؤلف ) : نه همه کار تو دانی نه همه زور تراست لنج پر باد مکن بیش و کتف برمفراز.لبیبی (از فرهنگ اسدی نخجوانی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود