اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کتف برزدن

نویسه گردانی: KTF BRZDN
کتف برزدن . [ ک ِ / ک َ ت ِ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از شادی کردن و خوشحالی نمودن باشد. (برهان ). همان دوش برزدن که کنایه ازخوشی کردن است . (آنندراج ). شادی کردن . خوشحالی نمودن . (ناظم الاطباء). دوش برزدن . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.