کث
نویسه گردانی:
KṮ
کث . [ ک َث ث ] (ع ص ) انبوه و درهم پیوسته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال رجل کث اللحیة؛ مرد انبوه ریش . || مرد دراز و انبوه و کوتاه و پیچان ریش . رجل کث . ج ، کِثاث . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به کَثَّة شود. || ستبر و کلفت . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
این واژه در واقع مخفف "من کس ننت را گائیدم" یا "کیرم در کس ننت" است و یک فحش رکیک می باشد.
ساده لوح احمق دیوانه خل وضع
همان خایه مالی است اما در مورد زنان ،صفت
انسان احمق. کسی که کارهای ابلهانه یا اشتباهات فاحش انجام میدهد. (این ترکیب، ترکیب مودبانه نیست)
انسان بسیار گیج، خنگ، سبک مغز، نفهم، مترادف واژه کسخل
کس کلک [کٌ ]
(در اصل کس کنک) خود را به گیجی و نفهمی زدن به منظور حیله گری.
لقبی شبیه به کلمه لا مصب که همان عامیانه لا مذهب است. که به شخصی گفته میشود که پایبند به هیچ کدام از اصول انسانی نمیباشد.