گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کج بین نویسه گردانی: KJ BYN کج بین . [ ک َ ] (نف مرکب ) که کج بیند. احول . لوچ .کاج . (ناظم الاطباء). || آنکه خطا بیند. کسی که به خطا نگرد. (فرهنگ فارسی معین ) : نیست کج بین را ز ناز آن بهشتی رو خبرورنه هر چین جبین آغوش حوردیگرست .صائب (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود