اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کج فهم

نویسه گردانی: KJ FHM
کج فهم . [ ک َ ف َ ] (ص مرکب ) کج اندیشه . که فهم و دریافت او ناراست و غلط باشد. که به خطا چیزی را دریافت کرده باشد. (ناظم الاطباء). مقابل تیزفهم . مقابل فهیم :
سِرّ دهنش هیچ نگفتیم به زاهد
با زاهد کج فهم معما نتوان گفت .

اسیری لاهیجی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.