گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کج کلا نویسه گردانی: KJ KLA کج کلا. [ ک َ ک ُ ](ص مرکب ) مخفف کج کلاه . (یادداشت مؤلف ) : شاه کج کلا رفته کربلاما شدیم اسیر از دست وزیرنان شده گران یک من یکقران . (یادداشت مؤلف ). ۞ و رجوع به کج کلاه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود