گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کج مدار نویسه گردانی: KJ MDʼR کج مدار. [ ک َ م َ ] (ص مرکب ) که بر کجی دوران دارد. که بر ناراستی گردد. || مجازاً، که بر غیر مراد رود : سبزوار است این جهان کجمدارما چو بوبکریم در وی خوار و زار.مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی کجمدار این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود