کج مکج
نویسه گردانی:
KJ MKJ
کج مکج . [ ک َ م َ ک َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) کج . معوج . (فرهنگ فارسی معین ). کج مج . رجوع به کج مج شود. || آنکه فصیح نباشد و کلمات را نیکو ادا نکند. (فرهنگ فارسی معین ). || (ق مرکب ) بطور کج و معوج . کجکی . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کج مج شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.