اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کچلک بازی

نویسه گردانی: KCLK BAZY
کچلک بازی . [ ک َچ َ ل َ ] (حامص مرکب ) عمل کچلک باز. || بدی پرداخت و اداء دین . بد معاملگی . (یادداشت مؤلف ).
- کچلک بازی درآوردن ؛ بد پرداختن دین . بدمعاملگی کردن . (از یادداشت مؤلف ).
- || داد و فریاد بیجا کردن . الم شنگه راه انداختن . (فرهنگ فارسی معین ). جنقولک بازی درآوردن . (امثال و حکم ). گربه رقصانیدن . اطوار درآوردن . اذیت و آزار کردن . بهانه جویی کردن و سر و صدا و افتضاح راه انداختن . (لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.