اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کحلی پوش

نویسه گردانی: KḤLY PWŠ
کحلی پوش . [ ک ُ ] (نف مرکب ) سرمه ای پوش . که جامه ٔ سرمه ای پوشد. سیاه پوش :
فلک را کرد کحلی پوش پروین
موصل کرد نیلوفر به نسرین .

نظامی .


حلقه داران چرخ کحلی پوش
در ره بند گیش حلقه بگوش .

نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 8).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
چرخ کحلی پوش . [ چ َ خ ِ ک ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان و فلک اول . چرخ سیاه پوش . کحلی چرخ ۞ . چرخ کحلی . کنایه از آسمان که...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.