اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کرا دادن

نویسه گردانی: KRʼ DʼDN
کرا دادن . [ ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کرایه دادن : و از بازرگانان معتبر شنیدم که بسی سراهاست در مصر که در او حجره هاست برسم مستغل یعنی به کرا دادن . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ). و گفتند پنجاه هزار بهیمه ٔ زمینی باشد که هر روز زین کرده به کرا دهند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 68). رجوع به کرایه و کرایه دادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.