کرا گرفتن
نویسه گردانی:
KRʼ GRFTN
کرا گرفتن . [ ک ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) کرایه کردن . (فرهنگ فارسی معین ) : به صواب آن نزدیکتر است که مزدوری چند حاضر آرم و ستور بسیار کرا گیرم . (کلیله و دمنه از فرهنگ فارسی معین ). وقت آن شد که حجاج به جهت راه کعبه شتر کرا گیرند. (انیس الطالبین ص 203).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.