اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کران گزیدن

نویسه گردانی: KRʼN GZYDN
کران گزیدن .[ ک َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) کران جستن . گوشه گرفتن . دوری گزیدن از خلق . (از فرهنگ فارسی معین ) :
من کنم یاری طلب هرگز مدان
کز طلب کردن کران خواهم گزید.

خاقانی .


از صحبت خلق امان بجستی
از قربت شه کران بجستی .

خاقانی (تحفةالعراقین ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.