کرباس فروشی
نویسه گردانی:
KRBAS FRWŠY
کرباس فروشی . [ ک َ ف ُ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل کرباس فروش . فروش کرباس . (فرهنگ فارسی معین ) : این عبدالملک عطاش را پسری بود احمدنام به عهد پدر کرباس فروشی کردی . (سلجوقنامه ٔ ظهیری از فرهنگ فارسی معین ). || (اِ مرکب ) دکان کرباس فروش . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرباس فروش شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.