کرخت شدن
نویسه گردانی:
KRḴT ŠDN
کرخت شدن . [ ک َ رَ / ک َ رِ / ک ِ رِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سِرشدن . بی حس شدن عضوی . خدر شدن . باطل شدن حس لمس اندامی زنده خواه به علاج و خواه بخودی خود به خواب رفتن .کرخ شدن . ضعیف شدن حس . بی حس گردیدن عضوی از عدم حرکت خون در وی و مانند آن چنانکه مدتی در زیر سایر اعضاء ماند و یا سرمای سخت بیند. (از یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.