اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کرده داشتن

نویسه گردانی: KRDH DʼŠTN
کرده داشتن . [ ک َ دَ /دِ ت َ ] (مص مرکب ) عملی را انجام دادن . (فرهنگ فارسی معین ) : تا دایره بجای خویش بازآید کره کرده دار. (التفهیم از فرهنگ فارسی معین ). اگر او را سه پاره کرده داری . (التفهیم از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.