اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کر شدن

نویسه گردانی: KR ŠDN
کر شدن . [ ک َ ش ُ دَ ](مص مرکب ) صمم . (دهار) (ترجمان القرآن ). طرش . (منتهی الارب ). اصمام . (یادداشت مؤلف ). ناشنوا گردیدن . از دست دادن قوه ٔ شنوائی . زایل شدن حس سمع :
برآمدیکی گرد و برشد خروش
همه کر شدی مردم تیزهوش .

فردوسی .


چون چون و چرا خواستم و آیت محکم
در عجز بپیچیدند این کور شد آن کر.

ناصرخسرو.


کر شود باطل از آواز حق
کور کند چشم خطا را صواب .

ناصرخسرو.


رجوع به کر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
کِ ر. پنهان شدن در گویش کازرونی(ع.ش)
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.